کد مطلب:270741 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

خطبه 182
ابتدا اشاره ای گذرا به قسمت های مختلف خطبه می كنیم وسپس كلام آن حضرت را درباره فرزند غریبش «حضرت مهدی (علیه السلام)» بیان می كنیم.

در هنگامی كه حضرت علی (علیه السلام) لباس رزم بر تن داشت و برای بار دوّم عازم صفین بود و نشان عبودیت حقّ، در پیشانی او پیدا بود، بر بالای سنگی ایستاد، و این خطبه را خواند. پس از پایان خطبه، حضرت به آرایش سپاه و تعیین فرماندهان جنگ پرداخت. او امام حسین (علیه السلام) را فرمانده ده هزار نفر كرد.

ولی هنوز روز جمعه نیامده بود كه قبل از خروج از كوفه، علی (علیه السلام) در محراب مسجد، در خون نشست و با سوگند به ربّ كعبه، رستگاری خود را اعلام كرد، و به ملكوت پرواز كرده و آن لحظه شروع غربت اسلام بود، زیرا امت اسلامی پدر خود را از دست داد و تا قیام قائم آل محمّد (صلی الله علیه وآله وسلم) بر یتیمی خود خواهد نالید.

در این خطبه ابتدا حضرت به مدح و سپاس خداوند زبان می گشاید، و به اوصاف حق اشاره می كند. از جمله می فرماید:

«لم یولد سبحانه فیكون فی العز مشاركاً»

«خداوند متولد نشده و از دیگری زاییده نشده است، تا كسی كه او را به وجود آورده، شریك خداوند در عزّت و كبریائیش باشد».

«ولم یلد فیكون موروثاً هالكاً...»

«خداوند تولید ندارد، تا متولد شده، جانشین او شود و خود از بین رود و هلاك شود.

هرگز خدا در تغییر و تحول نیست، زیرا ماورای زمان و مكان است».

آن گاه می فرماید:

«خداوندی كه از وصف و مشاهده خارج است، با آثار تدبیرش بر عقل ها تجلی كرده و ظاهر می شود. رابطه او با موجودات، رابطه تولیدی نیست، بلكه رابطه خلق و ایجاد است. از جمله شواهد آفرینش او، خلقت آسمان ها و وجود ستاره ها است».

سپس حضرت به علم نامحدود حق می پردازد و برای بار دوم لب به حمد و ثنای حقّ می گشاید، و اوصاف او را برمی شمارد كه قابل درك حتّی به وهم و قابل تقدیر و اندازه به فهم نیست. و تنها كسی برای انسان مشهود می شود وبه صفات درك می شود كه دارای شكل و ابزار باشد و فناپذیر باشد و در محدوده زمان و مكان بگنجد:

«فانما یدرك بالصّفات ذوو الهیئات و الادوات و من ینقضی اذا بلغ امد حده بالفناء».

«كسانی به صفات درك می شوند كه دارای شكل و هیئت و آلات و ابزار باشند یا كسی كه چون زمانش سرآید، فانی گردد.»

راستی مقصود حضرت علی (علیه السلام) از این كلام، در شرایطی كه به آرایش سپاه می پردازد و لشكر جنگی تدارك می بیند، چیست؟ اگر به ترجمه نهج البلاغه روی آورده و به شرح آن همت گماشته ایم و كنگره ها تشكیل داده و مقاله ها نوشته ایم، تازه به فهم قسمتی از كلام آن حضرت رسیده ایم و فهمیده ایم چه می گوید، اما این كه چرا می گوید؟ و چه مقصدی دارد؟ تا كنون به آن نپرداخته ایم، چه رسد به این كه به آن رسیده باشیم.

مهمترین مقصود حضرت، تبیین هدف اعلی و استمرار یقین در دل سپاه بود. زیرا او جنگ را تدارك می بیند تا موانع هدایت توده ها برداشته شود و غبار جهل و تیرگی های ستم بر طرف شود.

به همین جهت حضرت بعد از معرفی خدای واحد قهار، مردم را به اطاعت و تقوا سفارش می كند. این معرفت چنان عشق و ایمانی در دل پی می ریزد، كه وجود آدمی را به اطاعت حق وامی دارد.

امام (علیه السلام) در پی سفارش به اطاعت حق و آماده شدن لشكریان برای جهاد و دل بریدن از دنیا و دست شستن از دارایی ها، به ارائه نمونه هایی از دو جریان حق و باطل در طول تاریخ می پردازند كه از دنیا مفارقت نموده و رفته اند. آن حضرت می فرماید:

«اگر دنیا جای بقا بود، چه كسی سزاوارتر از سلیمان بن داود (علیهما السلام)؟ ولی مرگ او را به رغم داشتن پادشاهی جن وانس همراه بامقام نبوّت، از پای در آورد و زمین و زمان از او خالی گشت.

قدرت های جبّار تاریخ چون عمالقه و فراعنه و دیگر گردن كشان، كه چراغ های هدایت، و مشعل داران عبودیت را خاموش كردند، آنان كه لشكرها به راه انداختند، و هزاران نفر را هزیمت دادند و شهرها و تخت و بارگاه ساختند، اكنون كجا هستند؟!».

پس با تأمل در احوال امّت های گذشته درس عبرت بگیرید و دل به دنیا خوش ندارید، زیرا دنیا جای رفتن است، نه مكان ماندن:

«الدنیا دار مجاز و الآخرة دار قرار» [1] .

«دنیا سرای گذر است وآخرت خانه قرار وهمیشگی».

امام (علیه السلام) خطبه را با وصف و ثنای پروردگار و ارائه شواهد تدبیر او در جهان هستی، و نیز گستره نامحدود علم حق تعالی و ایمان و عشق به او ادامه می دهد. سپس سفارش به اطاعت خداوند و حقیر جلوه دادن موانع اطاعت، با عبرت گیری از سرگذشت كسانی كه در دنیا جلوه ها كردند، ولی اكنون تنها حكایت آن ها باقی است; می كند، و آن گاه به شرح حال آخرین حجّت خدا می پردازد، و می فرماید:

آخرین حجّت حقّ برخود درع و زره حكمت را كه لباس حكومت است، پوشیده است. حضرت از آینده با فعل ماضی همراه با تأكید، تعبیر می كنند [2] تا دل ها بر افق چشم بگشاید و امتداد خط سیر هدایت را شاهد باشد تا اگر در فردای نزدیك، حضرت علی (علیه السلام)وداع می كند، حجّت ها بر مردم مخفی نماند، و انسان ها در پی ترسیم پایان تاریخ، در دل شب های دیجور، فردای روشنی را چشم به راه و نظاره گر باشند، و هرگز دست از طلب ندارند، تا بار دیگر خلیفه و جانشین آن حضرت، انسان ها را به سبیل ربّ بر اساس حكمت، دعوت كند، و با حكمت آن ها را حیات جدید و دوباره ای بخشد، قرآن می فرماید:

(یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا للهِِ وَ لِلرَّسُولِ اِذا دَعاكُمْ لِما یُحْییكُمْ) [3] .

«ای كسانی كه ایمان آورده اید، چون خدا و پیامبر، شما را به چیزی فراخواندند كه به شما حیات می بخشد، آنان را اجابت كنید».


[1] نهج البلاغه، خطبه 203.

[2] «قد لبس» جمله اي است براي بيان زمان گذشته كه همراه تأكيد است و از آن براي گزارش آينده استفاده مي شود تا بيان كننده واقعي بودن آن باشد.

[3] انفال، 24.